پس از حمله اخیر تروریستی رژیم صهیونیستی به دمشق بار دیگر موضوع چگونگی مواجهه با تحرکات رژیمصهیونیستی به جریان افتاد؛ موضوعی که معمولاً بعد از هر بار عملیات مستقیم یا نیابتی تروریستی صهیونیستها طرح میشود. برخی معتقدند که مطابق برداشت ابتدایی از آیه شریفه «فَمَنِ اعتَدی عَلَیکم فَاعتَدُوا عَلَیهِ بِمِثلِ مَا اعتَدی عَلَیکم» باید دقیقاً مشابه اقدام صهیونیستها پاسخ داد. اما پاسخ متناسب و البته پشیمانکننده به رژیمصهیونیستی چیست؟ برای پاسخ منطقی و عمیق به این پرسش باید اول منازعه را فراتر از یک رویداد دید. تقلیل مواجهه به یک عملیات نمیتواند بینش دقیقی از ماجرا به دست دهد. واقعیت آن است که مواجهه انقلاب اسلامی با نظام سلطه روندی ۴۵ ساله دارد و از تعطیلی سفارت صهیونیستها در تهران و اخراج مستشاران امریکایی از ایران شروع و خیلی زود به منطقه کشیده شد. در طول دهه ۶۰ به رغم گرفتاری ایران در جنگ تحمیلی حزب بعث، ضرباتی مهم و فراموشنشدنی به صهیونیستها و امریکاییها در لبنان وارد شد و پس از پایان دفاع مقدس تمرکز بیشتری بر تضعیف قدرت نظام سلطه در منطقه، بهویژه در جهت تحقق آرمان قدس شریف ایجاد شد. در مقابل امریکاییها بعد ۱۱ سپتامبر از طرح خاورمیانه بزرگ رونمایی کردند که تغییر اساسی ژئوپلیتیک منطقه را دنبال میکرد و کلید سلطه بلامنازعه صهیونیستها بر منطقه بود. باوجود لشکرکشی گسترده امریکاییها و ناتو به منطقه و هزینه کرد بیش از ۷ تریلیون دلار در منطقه در طول دو دهه عملاً نهتنها جغرافیای سیاسی منطقه به سود غرب تغییر نکرد، بلکه محور مقاومت عینیتی بیشتر یافت و با نابودی حکومت داعش عملاً نشان داد قدرت شکلدهی به ترتیبات امنیتی و سیاسی جدید در منطقه را دارد. تصور کاخ سفید , ...ادامه مطلب
حدود ۱۰ روز قبل در سرمقاله روزنامه جوان درباره تنبیه متجاوزان صهیونیست به ساختمان کنسولی جمهوری اسلامی به قلم این حقیر به نکتهای اشاره شد که اکنون معنای دقیقتری مییابد. در آنجا تأکید شد که «پاسخ جمهوری اسلامی به شرارتهای رژیمصهیونیستی قطعی است، اما کیفیت این "سیلی" را باید در چارچوب راهبرد کلان جمهوری اسلامی ایران جستوجو کرد. در سطح راهبردی نوار پیروزیهای مقاومت همچنان استمرار یافته، پس زمین بازی موفق برای ما در سطح راهبردی تعریف میشود. حریف میخواهد ما از زمین موفق خود یعنی راهبرد تنازل کرده و به بازی در زمین او یعنی "تاکتیک" تن در دهیم. البته توان تاکتیکی ما نیز قابلاتکاست، درعینحال هوشمندی نظام ایجاب میکند که نقطه قوتها حفظ شود. در نتیجه بازی مطلوب حفظ زمین راهبردی در عین استمرار سیاست ابهام است». در نهایت اشاره شد که دشمن «ضربه تاکتیکی هم خواهد خورد، اما جابهجایی زمین بازی رخ نخواهد داد». اکنون و با گذشت ۱۰ روز و وقوع حمله ترکیبی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در ۲۶ فروردینماه، ابعاد ماجرا عینیت بیشتری یافته است. صهیونیستها به ساختمان کنسولی ما که «بهمنزله خاک ما» تلقی میشد تعرضی غیرقانونی کردند، به این خیال که جمهوری اسلامی یا پاسخ نخواهد داد یا اگر پاسخ دهد شرایط را به سود صهیونیستها تغییر خواهد داد. اما جمهوری اسلامی ایران همانگونه که انتظار میرفت هوشمندانه عمل کرد و در عین استفاده از «حق دفاع مشروع» خود، هم توانمندی لازم برای «اقدام ابتدایی» را به رخ حریفان کشید و هم با پاسخ چندبرابری بازدارندگی خود را تثبیت کرد. درعینحال بر همه اعم از دوست و دشمن ثابت شد که خویشتنداری حکیمانه جمهوری اسلامی در مقابل شرارتهای مکرر صهیونیستها، به جهت رعایت مصالح, ...ادامه مطلب
«فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»آن چه می نویسم احتمالا دیدگاه و نظر من است، اما نام تارنمای خود را «رایگاه» نهادم تا مکانی باشد جهت اقتراح و تضارب آرا و خوانندگان محترم خود بیاندیشند و برترین را برگزینند!کانال من در شبکه اجتماعی تلگرامhttps://telegram.me/mjakhavan بخوانید, ...ادامه مطلب
در طول بیش از یک ماهی که از تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه میگذرد، انتشار اخبار و تصاویر جنایات رژیم خصوصاً علیه کودکان و غیرنظامیان عواطف بسیاری را جریحهدار کرده و کم نیستند افرادی که میپرسند در این شرایط خاص «چه کمکی از ما به مردم مظلوم غزه برمیآید؟» روشن است که برای عموم مردم حتی گزینه امدادگری به مردم فلسطین ممکن نیست و با توجه به محاصره شدید و غیرانسانی غزه کمک مالی هم بهسختی ممکن است به تأمین مایحتاج ضروری اهالی غزه بینجامد، بنابراین عملاً گزینههای نظامی، لجستیکی و حتی مالی موضوع این یادداشت نیستند و تمرکز بر کمک فرهنگی و اجتماعی است که از عهده بسیاری برمیآید.۱- پیش از هر چیز باید برای افزایش آگاهی خودمان نسبت به ظلم ناروایی که بر ملت مظلوم فلسطین میرود تلاش کنیم. بهرغم آنکه موضوع قدس و فلسطین یکی از سرفصلهای متعارف خبری و رسانهای کشور در طول سالهای پس از انقلاب بوده است، اما به دلیل فقدان آگاهی از جزئیات تاریخ و مسائل فلسطین عملاً بازار مکاره شبهات ماهوارهای بخشی از جامعه را هدف گرفته و برای مقابله با این شبهات ابتدا باید خودمان بدانیم که ماجرای تلخ فلسطین چیست و چه ابعادی دارد. هرچند قصور و تقصیرهای بسیاری در مورد تولیدات فرهنگی و هنری در مورد فلسطین شده و عملاً هیچ نسبت صحیحی میان اهمیت این موضوع و میزان محصولات فرهنگی و هنری مرتبط با آن در کشور ما برقرار نیست، باید تلاش کرد با مطالعه و وقت گذاردن معتنابه، همه ما این کاستیها را حداقل در مورد خودمان جبران کنیم و سطح آگاهی و دانش خود را در این موضوع ارتقای جدی دهیم.۲- اگر بتوان تا حد خوبی بر موضوع مسلط شد، باید دیگران را نیز آگاه کرد و در زمانهای که به دلیل «محاصره تبلیغاتی دشمن» دیواری نامرئی میان بخشی, ...ادامه مطلب
سوم اکتبر، ساختمان کاپیتالهیل واشینگتن شاهد مناقشهای سیاسی بود که در فرامتن آن سیاستورزی امریکایی قابل فهم بود. یک هفته پس از آنکه خطر از بیخ گوش دولت امریکا گذشت و با تصویب بودجه موقت، چهارمین تعطیلی طی یک دهه گذشته رخ نداد، اولین قربانی این ماجرا مشخص شد و او هم «کوین مککارتی» رئیسجمهوریخواه مجلس نمایندگان امریکا بود. حذف نفر سوم رژیم امریکا در حالی رخ داد که او فقط ۲۶۹ روز این سمت را عهدهدار بود و برای نخستین بار در تاریخ سیاسی امریکا بود که رئیس مجلس نمایندگان برکنار میشد.هرچند اختلافات دو حزب اصلی ایالاتمتحده و پیامدهای آن مربوط به مسائل سیاست داخلی امریکا است و برای ما اهمیتی ندارد، اما آنچه در پشت صحنه این ماجرا رخ داد، در واقع درس «امریکاشناسی» برای همه سیاستمداران و تحلیلگران دنیا است. جمهوریخواهان به دنبال آن بودند که با مانعتراشی در تصویب بودجه سالانه، دولت بایدن را به تعطیلی بکشانند، اما تبانی مککارتی با دموکراتها، این پروژه را به شکست کشاند. اینکه تندروهای جمهوریخواه بخواهند از مککارتی انتقام بگیرند، چیز عجیبوغریبی در سیاست نیست، آنچه در خور شگفتی است، نوع برخورد اقلیت دموکرات مجلس نمایندگان با این انتقامگیری است. درحالی که مککارتی در یک قمار سیاسی با اقلیتها تبانی و به خاستگاه حزبی خود پشت کرد، اما دموکراتهای مجلس با رأی مثبت به استیضاح او، پاسخ این خوشخدمتی او را در عمل دادند. احتمالاً اگر دموکراتها با این هشت نماینده جمهوریخواه همراهی نمیکردند، مککارتی بر سر جایگاهش میماند.آنچه در نوع مواجهه دموکراتها با رئیس معزول مجلس نمایندگان رخ داد، در واقع آیینه تمام نمای سیاست ورزی امریکایی است. برای ما و بسیاری از مردم دنیا بسیار آشنا اس, ...ادامه مطلب
همان ماههای اول پیروزی انقلاباسلامی بود که حضرت امام (ره) در ضمن یکی از بیاناتشان، خاطرهای عبرتآموز مربوط به دوره حضور استعمارگران در عراق را تعریف کردند که شنیدنی است. ایشان از اولین مواجهه فرمانده انگلیسی اشغالگر عراق با اذان مسلمین میگویند که فرمانده با تعجب میبیند فردی در بالای مأذنه کلماتی عربی را فریاد میزند. با تحیر از مترجمانش میپرسد او چه میگوید، در پاسخ میگویند این «اذان» است و برای فراخوانی «نماز» کاربرد دارد. فرمانده انگلیسی میپرسد آیا این کلمات برای «امپراتوری بریتانیا» خطری هم دارد و آنها جواب میدهند که «نه»، و او با خیال آسوده میگوید «پس هرقدر میخواهند اذان بگویند.»واقعیت هم این است که «اسلام» هرچند در ماهیت حقیقی خود با «سلطه» و «استعمار» در تعارض بود، اما به دلیل فاصلهگیری عمیق میان مسلمانان و اسلام عملاً به آیینی بیخطر برای استعمارگران و اشغالگران تبدیل شده بود و تازه در ۱۳۵۷ هجری شمسی بود که مستکبران معنای واقعی اسلام سیاسی را درک کردند؛ بنابراین اگر اسلام -که به فرموده قرآن «دین کامل» و «نعمت تام» است- هم درست فهم و بدان عمل نشود، دشمنان خدا هم آن را جدی نمیگیرند و تقریباً نمیتوان آن را اسلام خواند؛ چنانکه مولوی تمثیل میکند «شیر بی یال و اشکم که دید/ اینچنین شیری خدا هم نافرید.» بر این اساس است که رهبر معظم انقلاباسلامی در دیدار اخیر فرماندهان و مسئولان سپاه، «حاکمیت سیاسی اسلام» را موجب احساس خطر و صفآرایی دشمنان علیه آن دانستند.اما ریشه این احساس خطر و صفآرایی علیه حاکمیت سیاسی اسلام در چیست؟اولاً ماهیت اسلام توحیدی است و اگر پیرایههای تحمیلی بر آن را بزداییم، قابلجمع با مکاتب مادیای که غرب مروج آنهاست، نیست. هرچند پارهای , ...ادامه مطلب
پس از آنکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر فرماندهان سپاه از نزدیک شدن به قلهها سخن گفتند، برخی در رسانهها و فضای مجازی تردیدهایی در خصوص این گزاره را مطرح کردند که نشان از اشراف نداشتن این افراد به عمق فحوای این تعبیر راهبردی رهبر معظم انقلاب داشت. برای فهم این گزاره لازم است سابقه این موضوع در ادبیات ایشان واکاوی گردد. بیش از یک دهه قبل و در سال ۱۳۹۱ معظمله فرمودند: «ما داریم در دامنه حرکت میکنیم. ما هنوز به قله نرسیدهایم؛ با آن فاصله داریم. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنیها تمام خواهد شد. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، معارضههای خباثتآلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بیوقفه ادامه دهیم.» اکنون فهم تحولات دهه گذشته از این منظر اهمیت دارد.۱۱ سال پیش و زمانی که رهبر انقلاب از حرکت در دامنهها سخن میگفتند، ماههای نخستین تحمیل جنگ تمام عیار اقتصادی امریکا علیه ایران اسلامی بود و هنوز آثار تأثیر این تهاجم بر اقتصاد و جامعه ما چندان قابل مشاهده نبود. در آن روزها بسیاری از آسیبهای اقتصاد داخلی که بستر اثربخشی تحریمهای دشمن بود برای بسیاری از مسئولان و کارشناسان ناپیدا بود و تحریمها این آسیبها را نمایان کرد. مهمترین این آسیبها وابستگی اقتصاد به خامفروشی نفت و چرخه تجاری دلار بود. اقتصاد تکمحصولی در طول سالهای ۱۳۵۰ به بعد بر کشور چنبره زده بود و از سویی دلار در چرخه مبادلات جهانی کالا و خدمات، یکهتازی میکرد.با آنکه در دهههای اول تا سوم انقلاباسلامی، گامهای مهمی برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی برداشته شده بود، اما از این دو آسیب مهم غفلت شده و حتی جاهایی تغافل هم شده بود. برای مثال رهبر انقلاب در ۱۳ اردیبهشت, ...ادامه مطلب
داستان شورش چندساعته «واگنر» در روسیه و نوع واکنش رسانهها و حسابهای کاربری فارسیزبان به آن باز هم یک داستان قدیمی، و، اما تلخ، را به ذهنها متبادر کرد؛ غربگرایی افراطی برخی فارسیزبانان!غربگرایی در دنیا چیز عجیب و جدیدی نیست، اما گاه مشاهده میشود در برخی کشورهای غیرغربی سنخی از نوع افراطی آن مشاهده میشود که در خود غرب هم مشابه آن یافت نمیشود. اینجاست که عبارت «کاتولیکتر از پاپ» در خصوص برخی سخنوران، اهل رسانه و بهاصطلاح روشنفکران وطنی معنا مییابد، با این تفاوت که واتیکانشان، واشنگتن و لندن و پاریس است و هرچه که در کره خاکی به دور مدار غرب میچرخد!غربگرایان وطنی فقط به غرب گرایش و تمایل فکری ندارند، بلکه بخشی از آنها شیفته و دلباخته و حتی مجنون غرباند و آنچنانکه وحشی بافقی گفته «اگر در دیده مجنون نشینی، به غیر از خوبی لیلی نبینی». اینان نیز بهجز جمال لیلیشان و البته ضعف و نقصان دشمنان لیلی چیزی نمیبینند. منتقدان خود را با صفت «ایدئولوژیزده» تخطئه میکنند، اما از هر فرد ایدئولوژیکی تعصب بیشتری نسبت به قبله آمالشان دارند. چشم دیدن هیچ نقطهضعفی را در ینگهدنیا ندارند و اگر هم یک رسانه یا سخنوری (حتی غیرحکومتی) در داخل گوشهای از لختی پادشاه غرب را به پیش چشمشان آورد، فوراً به او پرخاش میکنند که مگر خودمان در کشور مشکل نداریم که اینها را یادآور میشوید. در واقع نمیخواهند و مایل نیستند کسی نازیبایی لیلیشان را – ولو بهاندازه یک خال گوشتی- بازگو کند.در ذهنشان افسانه شکستناپذیری غرب جا خوش کرده و نمیتوانند باور کنند که در جایی از کره خاکی قدرتهای غربی نتوانند به اهدافشان برسند یا قدرتهای غیرغربی گوی سبقت را بتوانند از آنها بربایند. دشمنان غرب، دشمنشان اس, ...ادامه مطلب
همزمان با اعلام توافق تهران و ریاض در پکن، بار دیگر نرخ ارز کاهشی شد و به اصطلاح اهل بازار حمایتهای زیادی را از دست داد. سؤال اینجاست که رابطه عربستان با بازار ارزی ایران چیست که اعلام این توافق این شوک کاهنده را وارد کرد؟برای پاسخ باید دید اساساً منشأ نوسانات اخیر ارزی چه بوده است؟ از منظر اقتصادی تراز ارزی کشور رضایتبخش بوده و آمارها نشان میدهد صادرات غیرنفتی تقریباً نیاز ارزی واردات را پوشش میدهند، یعنی اگر نفت خام هم نتوانیم بفروشیم از محل ارز حاصل از صادرات غیرنفتی، ارز موردنیاز واردات را تأمین خواهیم کرد. از طرفی اخبار مختلف هم حاکی از افزایش قابلتوجه صادرات نفتی کشور نسبت به سال گذشته است. ازاینجهت میتوان گفت جیب کشور نسبتاً پرپول است!از منظر سیاسی هم بهرغم تلاشهای شبانهروزی سرویسهای اطلاعاتی دشمن، آشوبهای پاییز امسال با ناکامی مواجه شد و بار دیگر ثبات کشور رخنمایی کرد. در حوزه سیاست خارجی نیز تحول جدیدی جز انحلال اینستکس (که بیفایده بودن در عمل هم ثابت شد) رخ نداد که آن هم نتوانست جلوی ریزش نرخ ارز را بگیرد.پس منشأ واقعی برهم زدن آرامش بازار ارز ما چه بود؟ صاحبنظران و کارشناسان اقتصادی معتقدند بهرغم سبد متنوع و پروپیمان ارزی کشور، دو آسیب جدی در آن هست که نوسانات اخیر نیز با آن بیارتباط نبود. نخست؛ تقاضای فوقالعاده و بیمبنا برای یک ارز خاص و دوم نابسامانی در عرضه و بازگرداندن ارز حاصل از صادرات. متأسفانه به دلیل فقدان منطق صحیح حاکم بر سبد ارزی، اشتهای زیادی در بازرگانان برای درهم امارات به چشم میخورد. دلیل آن هم حضور دفاتر تجاری خارجی بسیاری از اینان در دوبی و نداشتن حوصله برای واردات از مبدأ اصلی است. به بازارها نگاه کنید! عمده کالای خارجی م, ...ادامه مطلب
چهارمین سالگرد صدور بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» را در حالی پشت سر گذاردیم که اکنون مهمترین پرسش در برابر ما آن است که تا چه میزان به رسالت واقعی آن، یعنی تحقق عینی در جامعه نزدیک شدهایم. این پرسش از آنرو مهم است که بیانیه گام دوم –آنگونه که انتظار میرفت- قرار نبود صرفاً بیانیهای تشریفاتی به مناسبت چله انقلاب اسلامی باشد. آنگونه که شخص رهبر معظم انقلاب بعداً تصریح کردند، چهار نکتهای که در این بیانیه بر آن تأکید شده بود، عبارتند از: «عظمت حادثه انقلاب»، «عظمت راه طیشده و کارکرد انقلاب تا امروز»، «عظمت چشماندازی است که باید به آن برسیم» و «عظمت نقش نیروی جوان متعهّد». در واقع این بیانیه تبیین همان حدیث امیرالمؤمنین (ع) «رَحَمَ اللهُ امرءً عَرَفَ مِن أین و فی أین و إلی أین» و بعدتر این شعر مولانا که «از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر ننمایی وطنم» درباره انقلاب اسلامی است. قرار بود گذشته (چله اول)، حال و آینده (چله دوم) انقلاب اسلامی را ترسیم کند. در یاد داریم که همان سال ۹۷، متنی به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی تقدیم شد که با عنوان «الگوی پایه پیشرفت» قرار بود ریلگذاری حرکت کشور تا نیمه قرن پانزدهم را مشخص کند که معظمله این سند را به اقتراح عمومی و نخبگانی گذاردند. همان زمان که این متن منتشر شد گلایه بسیاری از صاحبنظران خالی بودن محتوای آن سند از مفاهیم و گزارههای مبتنی بر کلانگفتمان انقلاب اسلامی بود و به نظر میرسد یکی از اهداف انتشار بیانیه گام دوم، اصلاح همین نقیصه بود. کشور به سندی انقلابی و اسلامی نیاز داشته و دارد که مسیر آینده را مشخص کند و بیانیه گام دوم هم چنین شأن نزولی داشت. اکنون و در آغاز پنجمین سال صدور این س, ...ادامه مطلب
برای رزمندگان کرمانی و کلاً منطقه جنوب شرق کشور، نام «حاج قاسم» از دوره دفاع مقدس شناخته شده بود و محبوبیت او در میان همرزمانش به همان سالها بازمیگشت. اما وقتی سردار سلیمانی به تهران آمد و فرماندهی سرّیترین واحد سپاه، یعنی نیروی قدس را بر عهده گرفت، سایر ایرانیان چیز زیادی درباره او نمیدانستند و نوع مأموریتش هم همین را ایجاب میکرد که چیز زیادی هم کسی از او و کارش نداند. حتی زمانی که امریکاییها به افغانستان و عراق لشکرکشی کردند، او و یارانش مقابل امریکاییها مردانه، اما گمنام ایستادند و در داخل کسی نامی از آنها نبرد. این خود امریکاییها بودند که وقتی از جهاد و پایمردی او در منطقه به ستوه آمدند، نام او را نه به عنوان یک قهرمان بلکه بهعنوان یک «مانع مزاحم» مطرح کردند و تازه عدهای - آنهم نه همه مردم- با نام و مسئولیت او در حدی مبهم آشنا شدند.یک دهه بعد، اما حاج قاسم روستاییزاده برخاسته از «قناتملکِ رابر» کرمان، آوازهای شگفتآور نهتنها در منطقه، بلکه در سطح بینالمللی یافت و به محبوبیتی فوقالعاده در میان هموطنانش دست پیدا کرد. آیا محبوبیت فوقالعاده او ناشی از عملیات رسانهای و تبلیغاتی بود؟ برای پاسخ کافی است به بازتاب تصویر او در قاب رسانهها بنگرید. در طول سالهای متمادی مسئولیت او بر یکی از حساسترین نهادهای کشور، شاید ظاهر شدن او در برابر دوربین و میکروفن رسانهها، معدود و انگشتشمار باشد. در زمانهای که بسیاری تقلا میکنند که جلوی دوربینها بیایند و حتی برای آن پولهای گزافی خرج میکنند، سردار سلیمانی از دوربینها گریزان بود. این البته بهرغم آن بود که بهشدت مردمی بود و مثلاً همشهریان کرمانیاش هر سال او را از نزدیک در قامت خادم اهلبیت در روضههای بیتا, ...ادامه مطلب
هنگامی که خرمشهر پس از ماهها از چنگال بعثیها به دامان میهن بازگشت، تابلویی در ورودی آن نصب شد که بسیار معنادار بود: «به خرمشهر خوش آمدید؛ جمعیت ۳۶میلیون نفر». این استعاره زیبا البته ریشه در واقعیت نیزداشت. برای ایرانیان آن روز خرمشهر فقط یک نقطه مرزی اشغال شده به دست دشمن نبود، پاره قلب ایران بودکه به اسارت گرفته شده بود. خرمشهر برای همه ایرانیان نمادی از عزت و استقلال ایران بود و در طول ۱۹ ماه دوری آن. همگی گمشده ای داشتند که هم و غمشان بازیابی آن بود. البته همه ایرانیان نیز در بازپسگیری خرمشهر نقش آفرین بودند. آنچه در نهایت به آزادی خرمشهر منجر شد، روندی بود که در طول حدود یک سال پیش از آن دنبال شده بود و آن سپرده شدن جنگ به متن مردم بود. تبلور همین نگاه مردمی بود که حصر آبان را شکست، غرب کارون را آزاد کرد و نهایتاً خونین شهر را به خرمشهر بدل کرد. گویی همه ۳۶ میلیون نفر دلشان در آزادسازی خرمشهر بود. آزادی خرمشهر فقط بازگرداندن یک مرز جغرافیایی نبود، بازگردادن اعتماد به نفس ملی و حس «میتوانیم» به میلیونها ایرانی و اثبات موفقیت نقش آفرینی مردم در کسب موفقیتهای بزرگ بوده و هست.اکنون اگر چهل سال است که بازگشت خرمشهر را به آغوش میهن جشن میگیریم، نیک میدانیم که «خرمشهرهای بزرگی در پیش است» که باید یک به یک فتح گردد. آنچه در آن خرداد داغ ۱۳۶۱ خرمشهر را به ایران برگرداند-یعنی اتکال به خدا، باور به ما میتوانیم و تکیه بر نیروی مردم- خرمشهرهای پیش رو را هم فتح خواهدکرد.موفقیت در میدان سخت و پیچیده «جنگ اقتصادی» از جمله خرمشهرهای بزرگی است که در برابر ملت ایران قرار دارد و اگر همان سیاق نصر در جبهه خرمشهر را اینجا در پیش گیریم، پیروزی دور از انتظار نیست. الگوی موفقیت آمیز بس, ...ادامه مطلب
هنوز یک سال از زمانی که «نفتالی بنت» از استراتژی رژیم صهیونیستی برای واردکردن هزار خنجر به جمهوری اسلامی ایران سخن گفت، نگذشته است، هزار خنجری که امید داشتند مرگ ایران را در پی داشته باشد، اما اکنون معلوم شده که خنجرها کمانه کرده و بر صهیونیستها وارد میشود.در سالهای اخیر صهیونیستها تلاش زیادی, ...ادامه مطلب
باز هم جابهجایی شهید و جلاد هفتم تیرماه با یک واقعه تلخ و البته عبرتآموز در تاریخ انقلاب اسلامی قرین است و در درک تحولات عمیق معاصر جایگاه ویژهای داشته است. در این روز بود که نفاق چهره واقعی خود را نشان داد و بصیرت ملت ایران نسبت به دشمنان نقابزده ارتقا یافت. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
سرنوشت تلخ جاماندگان از کشتی ولایت از وجوه تشابه و اشتراک تاریخ صدر اسلام و تاریخ انقلاب اسلامی، وجود پدیده خاص ریزشها و رویشها است که البته میدانیم اصولاً خصیصه هر حرکت مستمری آن است که عدهای ب, ...ادامه مطلب