در حوادث پاییز ۱۴۰۱، چنین وانمود میشد که آشوبگران به دنبال احقاق حقوق زنان هستند و این رویکرد در شعارها و نمادها نیز وجه پررنگی یافت. هرچند ادعای مطالبه حقوق زنان برای کسانی که فحاشیهای رکیک جنسی به بخشی از رفتار روزمرهشان تبدیلشده، گزافهای مضحک بیش نیست، اما نمیتوان انکار کرد انتخاب «زن» به عنوان سوژه اصلی آشوب از سوی هدایتگران اصلی آن کاملاً معنادار و هوشمندانه بود.هرچند تاریخ ۴۴ ساله انقلاب اسلامی فراز و فرود بسیار داشته و کم ناآرامی و اغتشاش ندیدهایم، اما وجه تمایز برجسته اغتشاشات اخیر آن بود که میتوان آن را بیپرده و بینقابترین عنادورزی با جمهوری اسلامی دانست و عوامل و عناصر آن بی هیچ تعارف و ابایی به مقدسات و هنجارهای جامعه مسلمان ایرانی هجوم آوردند. هرچند در دفعات گذشته در پشت ادعاهایی، چون تقلب در انتخابات یا مطالبات معیشتی مردم پنهان شدند، اما این بار از همان ابتدا مستقیماً به ارزشهای دینی حمله کردند. هرچند مهمترین مسئله عموم مردم مطالبات اقتصادی و معیشتی بود، اما چندان شعاری از این دست در آشوبها شنیده نشد و حتی حامیان بیرونی آشوب نیز به این موضوعات چندان نپرداختند. در واقع میتوان گفت آشوبهای اخیر صحنه هماوردطلبی گفتمان غرب خداناباور در برابر همه ارزشها و هنجارهای توحیدی در ایران اسلامی بود. به تعبیر دیگر منازعه دو جهانبینی مادی و توحیدی در این آوردگاه قابلمشاهده بود.اینکه «زن» بهعنوان نماد این منازعه گفتمانی برگزیده شد نیز به همین ماهیت مرتبط بود. در واقع در طول چهار سده گذشته یکی از مهمترین شاخصهای تقابل جهانبینی توحیدی و برخاسته از تعالیم انبیا با جهانبینی مادی غرب مدرن را در موضوع زن میتوان مشاهده کرد. هرچند آموزههای توحیدی زن را به, ...ادامه مطلب